تبلیغات کلیکی را شاید تا به حال شنیده اید و حتما در فضای مجازی و جستجو هایتان به آن برخورده اید . چه جز افرادی باشید که در مورد تبلیغات کلیکی (PPC) میدانید و دوست دارید بیشتر از آن بدانید، و چه جزو افرادی باشید که احتمال میدهید بخواهید از PPC برای بازاریابی کسب و کارتان استفاده کنید، اما نمیدانید از کجا باید شروع کنید، جای درستی آمدهاید!
این مقاله، اولین سری از سری مقالات آموزش تبلیغات کلیکی یا PPC وبسایت Modir TV است. با تبلیغات کلیکی چیست» همراه باشید.
بسیار خب! اول از همه اجازه بدهید که تبلیغات کلیکی را تعریف کنیم و بعد از آن به بررسی جامع این روش تبلیغاتی و روش کارکرد آن بپردازیم:
PPC یعنی Pay Per Click، یعنی پرداخت به ازای (هر) کلیک. در این روش، شما به ازای هر بار کلیک بر روی تبلیغاتتان، مبلغی را پرداخت میکنید. در واقع PPC یک روش است که شما با آن میتوانید برای وبسایت خود بازدید بخرید». به جای این که به صورت طبیعی و ارگانیک این کار را انجام دهید (البته منظورمان بازدید فیک و جعلی نیست، صرفا منظورمان این است که مستقیما برای بازدیدتان پول میدهید).
تبلیغات کلیکی در موتورهای جست و جو (مانند Google Adwords)، محبوبترین روش تبلیغات کلیکی یا PPC است. در این روش شما میتوانید کلمات کلیدی مربوط به کسب و کارتان را به گوگل بدهید و در صدر نتایج جست و جوی آن کلمات کلیدی باشید، و به ازای هر کلیک که دریافت میکنید، مبلغی از شارژ اکانتتان کم میشود.
مثلا ما کلمهی کلیدی بلیط هواپیما» را اگر انتخاب کنیم، با تبلیغهای زیر رو به رو میشویم:
نتایج جست و جوی بلیط هواپیما»دنیای برندینگ و دیجیتال مارکتینگ دنیایی عجیب و پیچیده است که وارد شدن به آن کار دشواری است. بیشتر کسب و کارهای امروزی بخصوص کسب و کارهایی که در حوزه اینترنت فعالیت می کنند، نیاز به استفاده از دنیای دیجیتال مارکتینگ دارد.
دنیای امروز سراسر مملو از پیچیدگی هایی است که تنها می توان با زبان مخصوص آن را درک کرد، این پیچیدگی ها شامل تمام فعالیت های شرکتی یا فردی که هر یک در حوزهای مشخص از کسب و کار قرار می گیرند، می شود. برای حضور در صحنه تجارت امروز نه تنها باید متفاوت از گذشته بود و خلاقیت و دید وسیع تر داشت بلکه باید تمام شرایط محیط پیرامون خود را رصد کرد. در بخش مقالات آموزشی امروز با موضوع دنیای پیچیده دیجیتال مارکتینگ در خدمت شما خواهیم بود.
فناوری ها و تکنولوژی های بوجود آمده باعث تغییر سبک رفتار مصرف کنندگان و تغییر الگوهای آن ها و از طرفی شیوه و تهیه و تولید مصرف کنندگان نیز شده است. حتی نحوه تعامل آنها نیز با یکدیگر تحت تاثیر این تکنولوژی ها بوده است.
دیجیتال مارکتینگ به مجموعه اقداماتی گفته می شود تا محصولات و خدمات خود را از طریق فناوری های دیجیتال به مخاطبان خود معرفی و عرضه کنیم، این تعریف در نگاه اول ساده به نظر می آید اما در واقع باید گفت دنیای دیجیتال مارکتینگ خیلی گسترده تر از دیگر روش های بازاریابی در کسب و کارهای سنتی است.
دلیل اصلی کمیاببودن سیبیاُها این است که تعداد برنامههای رسمی کمی برای آموزش آنها فراهم شده است. بر خلاف مدیران کل، که شغلهای خود را با احراز رتبهای درمدیریت اجرایی سازمان شروع میکنند، مدیران ارشد برند باید مهارتهای خو را حین اجرا و کار به دست آورند و با دانش خود مکرراً در موقعیت های متفاوت در آژانس های تبلیغاتی، دپارتمانهای بازاریابی شرکت ها، شرکتهای طراحی و دیگر کسب و کارهای مشاوره و خلاقیت کار کنند، تا اینکه به سطحی از اقتدار و سلطه برسند. در ادامه با وب برندینگ همراه باشید. در حالی که آنها ممکن است شغل خود را با رتبهای در بازاریابی یا طراح شروع کنند، هیچ برنامهای به خودی خود نمیتواند بیاموزد که چطور منطق و جادو را در نسبت های لازم ترکیب کنیم. آنهایی که در این کیمیاگری مهارت دارند، تمیل دارند تا حقوق های پنج یا شش رقمی درشرکتها بگیرند.
خوشبختانه، این کیمیاگری را دانشکدههای پیشرو در تجارت و آموزشگاه های طراحی تحت بررسی رار دادهاند که تلاش دارند تا به این ترکیب صحیح دست یابند.در قرن اخیر، بسیاری از شرکتها خود را در چرخه ی معیوب سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه، موفقیت اولیه در بازار، فشار رقابتی و کاهش قیمت به دامانداختند، تا این که سرانجام تبدیل شدن به کالای عادی، آنها را از بازار خارج میکند.
ایجاد برند زنده و پویا، عملکردی اشتراکی است و هر شخصی در شرکت یک هنرپیشه است. وقتی مدیر فروش، مشتری به دست میآورد، وقتی مدیریت به تماس تلفنی ترتیب اثر میدهد، وقتی مدیر ارشد مالی آگهی سود را منتشر میکند، وقتی مدیر محصول نمونه ی نمایشی را ارائه میدهد، وقتی حسابدار صورت حسابی را میپردازد، هر کدام از این رویدادها، عمق و جزئیات را به متن نمایشنامه میافزایند، مسلماً همانطور که عملیات تبلیغی جدید یا وب سایت این کار را انجام می دهند. مردم متن نمایشنامه را با توجه به تجربیات خود از شرکت و ارتباطات آن میخوانند. در ادامه با وب برندینگ همراه ما باشید.
سپس نسخهی تفسیری خود را از شرکت، برای دیگران تعریف میکنند. وقتی تجربیات مردم با انتظارات آنها مطابقت کند، وفاداری آنها افزایش مییابد.مربی نمایش درام، استلا ادلر، اغلب به دانشجویان خود میگویدنمایش نهید، رفتار کنید» برندهای زنده و پویا نمایش ظاهری ادبی نیستند بلکه، یک الگوی رفتاری هستند که از شخصیت و کاراکتر نمایش نمو میکند. وقتی اعمال بیرونی شرکت با فرهنگ داخلی آن همسو باشد، برند با اعتبار و سندیت طنین میاندازد. اگر برندی مانند اردک به نظر میرسد، مانند اردک صدا در میآورد، مانند اردک راه میرود و مانند اردک شنا میکند، پس آن باید اردک باشد. اما، اگر مانند سگ شنا کند، مردم شگفتزده میشوند.
فرض کنیم شما متمایزید، تشریک مساعی دارید، نوآورید و معتبرید. تعیین کردید که چه کسی هستید، چه کار میکنید و چرا این کار اهمیت دارد. سمت راست مغز را به سمت چپ مغز پیوند دادهاید و یک به علاوهی یک، حالا برابر یازده میشود. وقتی رقبا زاگ میشوند شما زگ کرده اید و آرم منسوخ شده ی خود را به خاطرایجاد شمایل برند متمایز به دور انداختید. و سرانجام، برای دور کردنترس از حماقت و ساده لوحی» در فرهنگ شرکت خود از بازخورد مخاطب استفاده کرده اید. برن شما، با قبیله ای وفادار از مشتریان و همکاران به صدر نمودارها صعود میکند و حاشیه های سود شما بالاتر از همیشه میشوند.
یکی از مهم ترین نکاتی که در حوزه برندینگ وجود دارد این است که در چه زمانی باید نسبت به بازسازی برند یا اصطلاحا ریبرندینگ اقدام کرد. در مقاله ای که برای شما آماده کرده ایم به تفصیل درباره این موضوع صحبت خواهیم کرد و نکاتی که در این زمینه باید رعایت شود را به شما خواهیم گفت. همراه ما باشید.
حوزه برندینگ، حوزه ای بسیار پیچیده است که دارای مفاهیم و نکات کاملا کلیدی و مهمی می باشد. یکی از مهم ترین مبحث در این زمینه، موضوع زمان مناسب جهت ریبرندینگ یا همان بازسازی برند است. در مقاله امروز قصد داریم به تفصیل راجع به این موضوع صحبت کنیم. در ادامه با ما همراه باشید.
شمار زیادی از استارت آپ ها و البته کارآفرینی ها آشنایی خوب و تعریف شده ای با برندسازی دارند. برندسازی در حقیقت یک فرآیند بسیار مشکل و دشوار است که لازم است جهت مطرح کردن یک برند، مشخص کردن هویت و ساختن دیدگاه مشتریان نسبت به برند انجام پذیرد.
اما مثل هر پروسه دیگری، پروژه برندسازی نیز در راه خود مشکلاتی پیش رو دارد. همیشه همه چیز تبدیل به آن چیزی نخواهد شد که ما انتظار داریم و حتی ممکن است در این بین، اتفاقاتی هم رخ دهد که ذهنیت خیلی از مخاطبانمان را نسبت به برندمان تغییر دهد. حال این تغییر ذهنیت ااما یک تغییر ذهنیت منفی نیست، بلکه ممکن است صرفا آن چیزی نباشد که شما میخواهید.
برندسازی برای بسیاری از کمپین های بازارهای کوچک تا متوسط (SMB) اندکی با دشواری همراه می باشد و عقاید و روش های زیادی راجع به بهترین روش و رویکرد درباره آن وجود دارد.
آژانس های گرافیکی خلاق و برتر به منظور رقابت با سایر آژانس ها ی خدمات گرافیکی، سعی در ارائه ی جذابترین طرح ها دارند: بدین منظور از نمودارها، جداول و طرح های مختلفی برای ارائه ی مطالب خود استفاده می کنند.
بسیاری ازکمپین های SMB هیچ گاه نگران ترسیم استراتژی برند خود نیستند و هیچ استراتژی خاصی اتخاذ نمی کنند و در واقع به بازار اجازه می دهند تا برای برند شدن آنها (در جهت مثبت یا منفی) تصمیم بگیرد. از طرف دیگر بسیاری از بازاریابان SMB می دانند که باید تلاش های بیشتری را در جهت برند سازی خود انجام دهند اما اغلب نمی دانند که از کجا شروع کنند.
پرداخت به ازای کلیک (Pay Per Click) در واقع نوعی از تبلیغات آنلاین است که در آن مخاطبان تبلیغات به وب سایت یا رسانه تبلیغ دهنده هدایت می شوند و هزینه آن بر اساس تعداد کلیک ها پرداخت می شود.
استفاده از روش PPC یکی از پر طرفدارترین روش های تبلیغات آنلاین می باشد. برای مثال تبلیغات گوگل اد (Google Adwords) که در نتایج جستجویش ظاهر می شود از سیستم PPC استفاده می کند. به این معنا که به ازای هر کلیک که بر روی لینک شما می شود، مبلغی از اعتباری که پیش گوگل دارید کم می شود.
می توان تبلیغات بنری را نیز به همین روش انجام داد. یعنی شما بنری برای معرفی کسب و کار خود طراحی می کنید و فقط در ازای کلیک هایی که بر روی آن می شود هزینه تبلیغات را پرداخت می کنید.
درباره این سایت